شکست

شکست، شکست من، تنهایی من و دوری من،

تو پیش من از هزار پیروزی عزیزتری،

و در دل من از همه افتخارهای این جهان شیرین تری.

 

شکست، شکست من، خودشناسی من و سرپیچی من،

از توست که می دانم هنوز جوانم و پای چابک دارم

و به دام تاج شمشاد پژمرده نمی افتم.

در توست که به تنهایی رسیده ام،

و لذت رانده شدن و دشنام شنیدن را چشیده ام.

 

شکست، شکست من، شمشیر و سپر درخشان من،

در چشمان تو خوانده ام که بر تخت نشستن یعنی برده شدن،

و فهمیده شدن یعنی هموار شدن،

و دریافته شدن یعنی به نهایت خود رسیدن،

و مانند میوه رسیده ای به زمین افتادن و خورده شدن.

 

شکست، شکست من، همراه دلاور من،

تو سرودهای مرا خواهی شنید، و فریادهای مرا، و سکوت مرا،

و هیچکس جز تو با من سخن نخواهد گفت از تپش بال ها،

و خیزش موج ها و از کوه هایی که شباهنگام می سوزند.

و تنها تویی که از شیب صخره روح من بالا می آیی.

 

شکست، شکست من، دلیری بی مرگ من،

من و تو با طوفان خواهیم خندید،

و با هم گور همه آن هایی را که در ما می میرند خواهیم کند،

و با اراده در آفتاب خواهیم ایستاد و خطرناک خواهیم بود.

جبران خلیل جبران

 

دسته ها : لطایف
جمعه هجدهم 5 1387

شناخت کلمات

 

سازنده ترین کلمه گذشت است آن را تمرین کن.

عمیق ترین کلمه عشق است به آن ارج بنه.

بی رحم ترین کلمه تنفر است از بین ببرش.

سرکش ترین کلمه هوس است با آن بازی نکن.

خودخواهانه ترین کلمه من است از آن حذر کن.

بازدارنده ترین کلمه ترس است با آن مقابله کن.

سازنده ترین کلمه صبر است برای داشتنش دعا کن.

روشن ترین کلمه امید است به آن امیدوار باش.

ضعیف ترین کلمه حسرت است آن را نخور.

توانا ترین کلمه دانش است آن را فرا گیر.

سمی ترین کلمه غرور است بشکنش.

سست ترین کلمه شانس است به آن امیدوار نباش.

شایع ترین کلمه شهرت است دنبالش نرو.

حسرت انگیز ترین کلمه حسادت است از آن فاصله بگیر.

ضروری ترین کلمه تفاهم است آن را ایجاد کن.

سالم ترین کلمه سلامتی است به آن اهمیت بده.

اصلی ترین کلمه اطمینان است به آن اعتماد کن.

بی احساس ترین کلمه بی تفاوتی است مراقب آن باش.

دوستانه ترین کلمه رفاقت است از آن سواستفاده نکن.

زیبا ترین کلمه راستی است با آن روراست باش.

زشت ترین کلمه دورویی است یک رنگ باش.

ویرانگرترین کلمه تمسخر است دوست داری با تو چنین کنند؟

موقرترین کلمه احترام است برایش ارزش قایل شو.

آرام ترین کلمه آرامش است به آن برس.

قشنگ ترین کلمه خوشرویی است.راز زیبایی در آن نهفته است.

رساترین کلمه وفاداری است.سرعهدت بمان.

تنها ترین کلمه گوشه گیری است.بدان که جمع همیشه بهتر از فردبوده.

محرک ترین کلمه هدفمندی است.زندگی بدون هدف روی آب است.

وهدفمندترین کلمه موفقیت است.به سوی آن حرکت کن.

 

دسته ها : لطایف
جمعه هجدهم 5 1387

هیچ

 

(هیچگاه و در هیچ کاری سستی مکن )

(نادیده گرفتن خوبیها را هرگز جایز مشمار)

(هیچ گناهی را سرمایه کسب خیر قرار مده)

(دوستدار حکمت باش و سخنان حکیمان را بشنو)

(حب دنیا را از خود دور کن )

دسته ها : لطایف
جمعه هجدهم 5 1387

عشق

 

پیوند عشق حقیقی حتی به مرگ گسیخته نمی شود چه رسد به دوری عشق بزرگ در پی تنفر بزرگ بوجود می آید

عشق وسختی بهترین وسیله آزمایش زندگی زناشویی است

نهالی شاداب‌تر از عشق در دل نمی‌روید

دسته ها : لطایف
جمعه هجدهم 5 1387

تلنگر

 

آنگاه که غرور کسی را له می‌کنی،

آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،

آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،

آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،

آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،

آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ، می خواهم بدانم،دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟.

بسوی کدام قبله نماز می گزاری که دیگران نگزارده اند؟

 

دسته ها : لطایف
جمعه هجدهم 5 1387

تو می آیی

 

بوی بهار را با تمام وجود حس می کنم. روبه روی قاب عکس ات می نشینم و سین های سفره را دوباره می شمارم:

ساعت های بی تو بودنم،

سال های چشم انتظاری ام،

 سبزی بهارهای رفته،

سرخی روی چفیه و پلاک ات با انگشتری سبزرنگت و صفحات سفید دفترچه خاطراتت که نیمه تمام برایم آوردند و گفتند که تو دیگر نمی آیی،

 اما نه!! سین هفتم را سالی که در پیش رو داریم، می شمارم و همانند سال های پیش به خود امید می دهم که امسال، سال آخر است و تو می آیی.

دسته ها : لطایف
جمعه هجدهم 5 1387

چنین وصیت کرد لویی پاستور

 

در هر حرفه ای که هستید نه اجازه دهید که به بدبینی‌های بی‌حاصل آلوده شوید و نه بگذارید که بعضی لحظات تأسف‌بار - که برای هر ملتی پیش می‌آید - شما را به یأس و نا امیدی بکشاند.

 

 در آرامش حاکم بر آزمایشگاه‌ها و کتابخانه‌ها و سازمان هایتان زندگی کنید و نخست از خود بپرسید:

"من برای یادگیری و خودآموزی چه کرده‌ام؟" سپس همچنان که پیش‌تر می روید، بپرسید: "من برای کشورم چه کرده‌ام؟" و این پرسش را آن قدر ادامه دهید تا به این احساس شادی‌بخش و هیجان انگیز برسید که: شاید سهم کوچکی در پیشرفت و اعتلای بشریت داشته‌اید.


اما هر پاداشی که زندگی به تلاش‌هایمان بدهد یا ندهد، هنگامی که به پایان تلاش‌هایمان نزدیک می‌شویم هر کداممان باید حق آن را داشته باشیم که با صدای بلند بگوییم:


»
من آنچه در توان داشته‌ام انجام داده‌ام«

دسته ها : لطایف
جمعه هجدهم 5 1387

وصیت نامه

قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.
بعد از مرگم، انگشت‌های مرا به رایگان دراختیار اداره انگشت‌نگاری قرار دهید.
به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!
ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک‌کاری کنند.
عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اکیدا ممنوع است.
بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی،گورستان را تماشا کنم.
کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!
مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.
روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسیاست که زگهواره تا گور دانش بجست.
دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند.

درچمنزار خاکم کنید!
کسانی که زیر تابوت مرا می‌گیرند، باید هم قد باشند.
شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید.
گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.
در مجلس ختم من گاز اشک‌آور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.
از اینکه نمی‌توانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش می‌طلبم.
به مرده شوی بگویید مرا با چوبک بشوید چون به صابون و پودر حساسیت دارم.
چون تمام آرزوهایم را به گور می‌برم، سعی کنید قبر مرا بزرگ بسازید که جای جسدم باشد.

دسته ها : لطایف
جمعه هجدهم 5 1387

وصیت عشق

                                               

تا چند صباحی دیگر شاید پایان راه زندگی ام باشد ، و یا شاید آغاز دوباره زندگی

آری من بیمارم ، بیماری که من مبتلا شده ام پایانش مرگ است ، تاریخ مرگم را میدانم و منتظر آن می مانم تا فرا رسد امیدی ندارم ، تنها امیدم به خداست که دوای دردم را برایم برساند.

میخواهم در این لحظات که از مرگ خودم باخبرم و میدانم چه زمانی فرا می رسد وصییتی برای همگان بنویسم پس بخوانید وصییت من را در این دفتر عشق.

 

آهای آدمیان ، به چشمهای خود بیاموزید که نگاه به کسی نیندازند ، اگر نگاه انداختند عاشق نشوند اگر عاشق شدند وابسته نشوند اگر وابسته شدند مجنون نشوند و اگر نیز مجنون شدند با عقل و منطق زندگی کنند

آهای عاشقان اینک که پا به این راه دشوار گذاشته اید ، با صداقت عشق را ابراز کنید ، تنها عاشق یک دل باشید ، تنها به یک نفر دل ببندید ، و با یکرنگی و یکدلی زندگی کنید

آهای عاشقان به عشق خود وفادار باشید ، تا پایان راه با عشق باشید ، و از ته دل عشق را دوست داشته باشید

آهای عاشقان از تمام وجود عاشق شوید ، و با اراده و اطمینان پا به این راه بگذارید

رسم عاشقی دروغ و خیانت نیست ، رسم عاشقی صداقت است پس سرلوحه و الگوی خود را صداقت قرار دهید

آهای عاشقان نه لازم است مجنون باشید و نه فرهاد ، تنها خودتان باشید ، همین و بس

آهای عاشقان ، ساده نباشید ، عشق را از ته دل بخواهید و انتظار عشق را حتی تا پای مرگ بکشید

آهای عاشقان عشق را برای قلبش بخواهید نه برای هوس و خوش گذارنی و گذراندن لحظه های زندگی با هدف عاشق شوید و با عشق نیز از این دنیا بروید

دسته ها : لطایف
جمعه هجدهم 5 1387

یک دقیقه

 

هر روز صبح یک دقیقه وقت برای خودتان کنار بگذارید ، بنشینید و فکر کنید

یک دقیقه وقت بگذارید و کار کوچکی برای ارج نهادن به خود انجام دهید

یک دقیقه وقت بگذارید و بر آن شوید که امروز را از افسوس های گذشته و دلواپسی های آینده پاک کنید

یک دقیقه وقت بگذارید و فکر کنید یک مورد نگران کننده تا چه اندازه ارزش غصه خوردن و تنش عصبی دارد

یک دقیقه وقت بگذارید و نگذارید که چیزهای کوچک شادمانی شما ر ا بر هم بزند

یک دقیقه وقت بگذارید و اثرات حرف های غیر منصفانه را از بین ببرید

یک دقیقه وقت بگذارید تا از افکار منفی خلاص شوید

یک دقیقه وقت بگذارید و تجربه ای لذت بخش را به خاطر بیاورید

یک دقیقه وقت بگذارید تا به تمدد اعصاب بپردازید

یک دقیقه وقت بگذارید تا به خاطر آورید که همه دنیا علیه شما نیست

یک دقیقه وقت بگذارید و تصمیم بگیرید که از هیچ کس انتظار تشکر نداشته باشید

یک دقیقه وقت بگذارید و بر آن شوید که اجازه ندهید کسی در شما احساس حقارت به وجود بیاورد

و بلأخره آخرین دقیقه روز خود را به این اختصاص دهید که تصمیم بگیرید به هیچ وجه در مورد آنچه دیگران ممکن است درباره شما بگویند یا فکر کنند نگران نباشید

 

دسته ها : لطایف
جمعه هجدهم 5 1387

دعای مادر ترزا  
خداوندا! مرا شایسته آن کن تا به همنوعانم که در سراسر دنیا در فقر و گرسنگی به دنیا می آیند و میمیرند ؛ خدمت کنم

خدایا! امروز با دستهای ما روزی عشق ،‌آرامش و سرور به آنها ببخش

خدایا! مرا معبر آرامش کن ؛‌
تا آنجا که نفرت هست ، عشق جاری سازم
آنجا که خطا هست ، بخشایش بگسترم
آنجا که جدایی هست ، وصل بیافرینم
آنجا که لغزش و دروغ هست ، حقیقت بیاورم
آنجا که تردید هست ، ایمان بیاورم
آنجا که ظلمت هست ، نور بتابانم
و آنجا که اندوه است ، شادی منتشر کنم

خدایا! مرا موهبت آن عطا کنم تا به جای آسودن به دیگران آسایش بخشم.
و بجای آنکه دیگران درکم کنند ، درکشان کنم
و بجای آنکه عشق دریافت کنم ، عشق بورزم
زیرا با فراموش کردن خویش است که می توان به هرچیز رسید
با بخشایش است که بخشوده می شویم
و با مردن است که زندگی ابدی میابیم

دسته ها : لطایف
يکشنبه سیم 4 1387
X